جدیدترین اخبار بشقاب پرنده های را در این وب سایت مشاهده کنید...
تاریخ : چهار شنبه 9 بهمن 1392
نویسنده : غزل غفاری

انواع سنگ ها و سنگ مورد علاقه بیگانگان باستانی

در این مقاله می خواهیم به بررسی این موضوع بپردازیم که بنا به گفته ی نظریه پردازان فرضیه بیگانگان باستانی که مدعی اند فضانوردان باستانی هزاران یا میلیون ها سال قبل تا به امروز بازدیدهای بیشماری از زمین داشته اند، به چه نوع سنگی برای استفاده در ابنیه بیشتر علاقه دارند؟!

البته چنین سئوالی را پیشتر از این ها باید پاسخ می دادیم، اما هنوز هم دیر نیست. برای یافتن سنگ مورد علاقه فضایی ها، در بخش اول به صورت خلاصه و نسبتاً جامع در رابطه با انواع سنگ ها و اجزای تشکیل دهنده آن ها صحبت خواهیم کرد و در بخش دوم بررسی می کنیم که نژاد (های) فضایی بیشتر از چه سنگی خوششان می آید.

انواع کانی ها و سنگ ها

ابتدا توصیه می کنم اگر می خواهید اطلاعات خود را در مورد انواع سنگ ها، نحوه شکل­گیری و طبقه بندی سنگ ها افزایش دهید، کتاب زمین شناسی سال سوم رشته تجربی را مطالعه نمایید. ما در این جا بیشتر به مسائلی می پردازیم که برای درک مقالاتمان در خصوص نقد نظریه فرازمینی ها و بازدیدشان از زمین لازم است.

در ساده ترین تعریف سنگ به موادی گفته می شود که به طور طبیعی از اجتماع یک یا چند کانی تشکیل شده باشد. کانی ها مواد طبیعی، متبلور و جامدی هستند که ترکیب شیمیایی نسبتاً ثابتی دارند. خود کانی ها نیز از اجتماع اتم ها به بوجود می آیند. همانطورکه در شکل هم پیداست اندازه یک کانی به طور معمول برابر 1/0 میلی متر است و نباید انتظار داشته باشیم که آن را با چشم غیر مسلح و به راحتی ببینیم. اما اگر بسیاری کانی همگن به هم بچسبند آنگاه تشکیل یک سنگ از جنس همان کانی را می دهند که به راحتی قابل رویت است، مانند الماس.

کلاً سیاره زمین از 88 نوع عنصر طبیعی با نسبت های بسیار متفاوت ساخته شده است. به ترکیب عناصر پوسته زمین در تصویر فوق توجه کنید. بنابراین می بایست بیشتر کانی ها ترکیبی از اکسیژن، سیلیسیم، آلومینیم، آهن و . . . باشند. در طبیعت بیش از 3000 نوع کانی متفاوت یافت می شود. دلیل این همه تنوع به نحوه شکل گیری کانی ها بر می گردد که در ادامه توضیح خواهیم داد. برای آشنایی با سنگ ها لازم است که ابتدا با اجزای سازنده آن ها یعنی کانی ها آشنا باشیم. مهم ترین خواص کانی ها عبارتند از:

1- شکل بلوری: تقریباً همه کانی ها به شکل بلور دیده می شوند، مانند کانی نمک، شکر، کوارتز، الماس و . . .

2- سختی: سختی کانی ها را می توان به عنوان مقاومت آنها در برابر خراشیده شدن به وسیله سایر اجسام تعریف نمود. سختی کانی ها بیشتر به طرز قرار گرفتن اتم ها در شبکه بلورین و نوع پیوند اتمی در کانی بستگی دارد. مثلاً در حالی که الماس و گرافیت هر دو از عنصر کربن ساخته شده اند اما اولی سخت ترین کانی و دوم کانی بسیار نرمی است. برای تعیین میزان سختی کانی ها از مقیاس موس(Mohs) استفاده می شود. در این مقیاس درجه سختی نرم ترین کانی(تالک) 1 است و الماس به عنوان سخت ترین کانی درجه سختی آن 10 است.

موجودات فضایی

3- جلا: توانایی کانی در منعکس ساختن نور را جلا گویند. هر قدر انعکاس و انکسار نور از سطح کانی یا سطح شکستگی آن زیادتر باشد، جلای آن مشخص تر است.

4- چگالی نسبی: چگالی نسبی یک کانی را می توان از طریق تقسیم کردن چگالی یک کانی به چگالی آب به دست آورد. چگالی کانی ها تحت تاثیر سنگینی عناصر بکار رفته در آنها و میزان تراکم عناصر می باشد. مثلاً تراکم اتم های الماس بیشتر از گرافیت است لذا چگالی آن نیز بیشتر می باشد.

امروزه کانی شناسان با استفاده از وسایل جدید مانند میکروسکوپ پلاریزان، دستگاه اشعه ایکس، میکروسکوپ الکترونی و طیف سنج های نوری، به آسانی می توانند نوع کانی ها را تشخیص دهند.

کانی های سنگ ساز را در سه گروه کلی طبقه بندی می نمایند:

1- کانی های ماگمایی: 95 درصد از پوسته زمین را سنگ های آذرین تشکیل می دهند. این سنگ ها از سرد شدن مواد مذاب درونی به نام ماگما به وجود آمده اند. خود ماگما یک ترکیب سیلیکاتی با مقداری اکسیدهای فلزی، بخار آب و دیگر مواد فرار است که از اعماق به پوسته زمین راه می یابد. سرد شدن ماگما می تواند در روی سطح زمین یا درون پوسته زمین اتفاق بیافتد، که حالت اول را سنگ آذرین بیرونی و حالت دوم را سنگ آذرین درونی گویند. حال کانی های تشکیل دهنده این نوع سنگ ها را کانی ماگمایی گویند. این نوع کانی ها را به دو دسته تقسیم می کنند:

 

2- کانی های رسوبی: مواد حاصل از تخریب سنگ های آذرین، دگرگون شده و رسوبی توسط آب های جاری به حوضه های رسوب گذاری حمل و در دریاچه ها یا دریاها ته نشین می گردد. به همین خاطر در سنگ های رسوبی بسیاری از کانی های سازنده سنگ های آذرین و درگرگون شده را می توان یافت.

3- کانی های دگرگونی: بسیاری از کانی های موجود در سنگ های آذرین و رسوبی، در اثر فشار لایه های فوقانی و دمای زیاد موجود در قشر زیرین پوست یا در مجاورت توده های ماگمایی، تغییر شکل و حالت می دهند و به صورت کانی های دگرگونی در می آیند. گارنت ها (گروناها) و گرافیت دو نمونه از کانی های دگرگونی هستند.

پس از آشنایی با مفهوم کانی و انواع آن، اکنون نوبت آن رسیده است که با انواع سنگ ها آشنا شویم. سنگ ها نیز به تبعیت از نوع کانی تشکیل دهنده آن، به سه گروه تقسیم گردیده اند:

الف- سنگ های آذرین (Igneous Rocks): ماگما یا مواد مذاب درون زمین که به سمت پوسته زمین حرکت می کنند، در مسیر حرکت خود کم کم سرد می شوند یا هنگامی که به سطح زمین راه می یابند، سرد شده و تبدیل به سنگ می شوند. این نوع سنگ ها را سنگ آذرین می نامند. سنگ تشکیل شده در حالت اول سنگ آذرین درونی و سنگ تشکیل شده در حالت دوم را سنگ آذرین بیرونی می نامند.

 

اصولاً ذوب سنگ های درونی زمین به هر علت که اتفاق بیافتد، شامل تمام کانی های سنگ نمی شود، زیرا سنگ های درون زمین از کانی های مختلفی تشکیل شده اند که هر کدام دمای ذوب متفاوتی دارند. بنابراین در هنگام تشکیل ماگما، بعضی از کانی های دیرگداز ذوب نمی شوند. عکس همین حالت در هنگام سرد شدن ماگما و تشکیل سنگ آذرین اتفاق می افتد. بوون، ژئوفیزیک دان آمریکایی، پژوهشی در خصوص تبلور ماگما انجام داد. از نظر او بیشتر ماگماها ترکیب بازالتی دارند و ضمن سرد شدن تدریجی شان، کانی های مختلف و در نتیجه سنگ های آذرین متفاوت به وجود می آید. وی مشاهده نمود که نخستین کانی هایی که از سرد شدن ماگما حاصل می شوند، الیوین و پلاژیوکلاز کلسیم دار است. از تجمع این دو کانی به همراه مقداری پیروکسین، سنگ بازالتی(نوعی سنگ آذرین بیرونی) یا گابرو(نوعی سنگ آذرین درونی) به وجود می آید.

با ادامه تبلور، اگر کانی های سنگ بازالت محلول در ماگما ته نشین شوند، ترکیب ماده مذاب باقیمانده تغییر می کند، زیرا مقداری از آهن، کلسیم و منیزیم خود را از دست داده است، در عوض ماده مذاب از عناصری که تا کنون تبدیل به سنگ نشده اند مانند سدیم و پتاسیم غنی می شود و در عین حال غلظت سیلیس نیز در مایع مذاب زیاد شده است. در این مرحله از سرد شدن ماگما، کانی های پیروکسین و آمفیبول بهمراه میکای سیاه متبلور شده و از تجمع این کانی ها، سنگ آندزیت(نوعی سنگ آذرین بیرونی) یا سنگ دئوریت(نوعی سنگ آذرین درونی) به وجود می آید.

در ادامه فرایند سرد شدن ماگما، کانی هایی مانند فلدسپات، میکای سفید و کوارتز متبلور می شوند و از تجمع این ها، سنگ ریولیت(نوعی سنگ آذرین بیرونی) ویا گرانیت(نوعی سنگ آذرین درونی) به وجود می آید.

سنگ های آذرین را بر اساس سرد شدن ماگما در درون زمین یا روی سطح زمین به تر تیب به دو دسته سنگ آذرین درونی و بیرونی تقسیم می نمایند:

سنگ آذرین بیرونی: ریولیت، اندزیت و بازالت سه نمونه از سنگ آذرین بیرونی هستند.

 

ب- سنگ های رسوبی (Sedimentary Rocks): می دانید آب رودها که به دریا می ریزد، کاملاً خالص نیست و قدری ناخالصی دارد. این ناخالصی ها در ته دریاها رسوب می کنند. شما در هرنقطه از زمین که زندگی می کنید، فاصله چندانی از رسوباتی که قبلاً تشکیل شده اند، یا امروزه در حال شکل گیری هستند، ندارید. این رسوبات به وسیله عوامل فرسایشی مانند آب، یخچال یا باد به وجود آمده و پس از جابه جایی، معمولاً به شکل لایه لایه در حوضچه های رسوبی بر روی هم ته نشین شده اند. مقدار رسوباتی که در طول یک سال به دریا برده می شود را حدود 10 میلیارد تن تخمین زده اند. بیشتر این رسوبات سرانجام به سنگ های رسوبی تبدیل می شوند. سنگ های رسوبی لایه نازکی از سطح زمین را تشکیل می دهند(5 درصد از 35 کیلومتر اولیه پوسته قاره ای). اما این سنگ ها در سطح زمین از سنگ های دیگر فراوان ترند که این به نحوه تشکیل این سنگ ها بر می گردد.

منشا رسوبات عبارتند از شن و ماسه حاصل از فرسایش سنگ های قاره ای، بقایای بدن جانداران دریایی و خشکی مثل صدف و درختان و بعضی از مواد که روی خشکی در آب حل شده و به طریقه شیمیایی در دریا رسوب می کنند مانند نمک طعام. در سنگ های رسوبی سه کانی رس، کوارتز و کلسیت بیشتر یافت می شوند. در شکل زیر فراوانی سنگ های رسوبی پوسته زمین آورده شده است.

کانی رسی خود از تجزیه سیلیکات ها به ویژه فلدسپات ها حاصل می آیند و اجزای اصلی شیل ها (سنگ های رسی) را تشکیل می دهند. کوارتز هم از تجزیه سنگ های آذرین مانند گرانیت، بر اثر هوازدگی به وجود می آید و بیشتر حجم ماسه سنگ ها را تشکیل می دهد. کلسیت نیز کانی اصلی سنگ های آهکی است. کانی های تشکیل دهنده سایر سنگ های رسوبی نیز عبارتند از: دولومیت، فلدسپات ها و میکا، اکسیدهای آهن که منشا آنها کانی های آهن بوده و به صورت هماتیت و لیمونیت در آمده اند، هالیت، ژیپس و . . .

اما رسوبات ته نشین شده در حوضچه های رسوبی چگونه به سنگ تبدیل می شوند؟ به دو روش رسوبات سنگی می شوند: 1-سیمان شدن- در این حالت فواصل موجود در بین قطعات و ذرات سنگی را نوعی ماده شیمیایی پر می کند و آنها را به هم می چسباند. این ماده شیمیایی در واقع کانی هایی مانند کلسیت، دولومیت و کوارتز هستند. مواد سیمانی از طریق آب های نافذ به فضای بین ذرات نفوذ می کنند و پس از سخت شدن باعث اتصال ذرات جدا از هم می شوند.

2-متراکم شدن- در این فرایند، به علت فشاری که از لایه های فوقانی وارد می آید، فضای میان ذرات رسوبی تقلیل می یابد. به این ترتیب از قطر لایه رسوبی کاسته شده و تراکم و چسبندگی آن بیشتر می گردد.

سنگ های رسوبی را به دو گروه عمده تقسیم می کنند:

سنگ های آواری: معمولا اجتماعی از سنگ دانه های منفصل هستند که توسط سیمانی به هم چسبیده شده اند. ترتیب مهم ترین سنگ های این گروه بر اساس درشتی دانه سنگ ها به این صورت است: شیل(دانه ریز)، گلسنگ، سیلت سنگ، ماسه سنگ، برش و کنگلومرا(دانه درشت).

 

سنگ های رسوبی شیمایی: این سنگ ها بر خلاف سنگ های رسوبی آواری، مجموعه ای از بلورهای متصل به هم هستند که قبلاً به صورت محلول در آب بوده اند. زغالسنگ، سنگ آهک، چرت و سنگ نمک از معروفترین سنگ های رسوبی شیمیایی می باشند.

ج- سنگ دگرگون شده(Metamorphic Rocks): دگرگونی عبارت است از مجموعه فرایندهایی که تحت شرایط خاص باعث تغییر ساختمان و ترکیب کانی شناسی سنگ ها شده و یک سنگ را در حالت جامد به سنگ دیگر تبدیل می کند. سنگ اولیه می تواند از نوع آذرین، رسوبی و حتی دگرگونی باشند. البته چنین فرایندی دور از چشم ما درون زمین در طی مدت بسیار طولانی اتفاق می افتد. محدوده ی دگرگون شدن سنگ ها با خاتمه مرحله سنگی شدن(دیاژنز)، شروع شده و در ابتدای ذوب سنگ پایان می یابد.

گرما، فشار و سیالاتی مانند آب عمده عوامل دگرگونی سنگ ها محسوب می سوند. برای حالت گرما می توان آجر را مثال زد. هرگاه گل رس را با آب مخلوط کنیم، خمیری قابل انعطاف به دست می آید. اما وقتی این خمیر را حرارت دهیم، کانی های رسی مقداری از آب ساختمانی خود را از دست می دهند و به کانی های بی آب مبدل می شوند. همین طور هر سنگی که در تماس با گرمای زیاد حاصل از توقف ماگما در زیر زمین قرار داشته باشد دگرگون می شود. چنین حالتی را اصطلاحاً دگرگونی مجاورتی گویند.

سیالاتی مانند آب نیز با افزایش دما مثلاً تا 400 درجه، از منافذ و شکاف ریز بین سنگ ها خارج شده و این می تواند منجر به انجام واکنش های شیمیایی شود و ترکیب کانی ها را عوض کند که این حالت را دگرگونی گرمابی نامند.

حالت سومی نیز وجود دارد که به دگرگونی ناحیه ای معروف است. این حالت زمانی رخ می دهد که سنگ ها در زیر لایه ای به قطر بیش از 10 کیلومتر رسوب یا سنگ قرار بگیرند. در چنین وضعیتی، فشار و گرما باعث تبلور مجدد کانی های موجود در سنگ می گردد، بدون اینکه سنگ لایه لایه شود. اما اگر سنگ ها بین دو نیروی جانبی که باعث چین خوردگی ها و رشته کوه ها می شود، به دام افتند، فشاری جهت دار در این حالت به سنگ ها وارد می آید که در نتیجه آن بعضی سنگ ها به بالا و بعضی سنگ ها به پایین حرکت می کنند و حالت لایه دار به خود می گیرند.

سنگه های دگرگونی را به دو گروه عمده تقسیم می کنند:

دارای جهت یافتگی: می توان سنگ لوح( حاصل دگرگونی کانی میکا)، شیست( از دگرگونی سنگ رسوبی شیل به دست می آید) و گنیس( گرانیت و ماسه سنگ دگرگون شده) را نام برد.

فاقد جهت یافتگی: از این گروه مرمر( سنگ آهک دگرگون شده)، کوارتزیت(ماسه سنگ دگرگون شده) و هورنفلس( از دگرگونی سنگ شیست و یا شیل ها به وجود می آید) معروف هستند.

در پایان این مبحث باید یادآور شویم در زمانی که کل سیاره زمین از مواد مذاب تشکیل شده بود، ابتدا سنگ های آذرین، پوسته زمین را تشکیل دادند. سطح رویی این سنگ ها در گذر زمان بر اثر عوامل فرسایشی تبدیل به خاک، شن و ماسه می شدند و پس از حمل به حوضچه های رسوب گذاری و طی نمودن فرایند متراکم شدن یا سیمانی شدن، به سنگ رسوبی تبدیل می شدند. همزمان با این فرایند، در درون زمین نیز مقداری از سنگ ها بر اثر گرما و فشار به سنگ دگرگونی تبدیل می گشتند. در مرحله بعدی رسوبات هر سه نوع سنگ می توانست تحت شرایط ویژه به سنگ رسوبی تبدیل شود، دگرگون گردد یا دوباره ذوب شود و به سمت سطح زمین حرکت نماید.

سنگ های مورد علاقه فرازمینی ها

اما ببینیم که موجودات فرازمینی از چه نوع سنگی بیشتر خوششان می آید؟

در مقاله پوما پونکا(Puma punku)، به این نتیجه رسیدیم که بنای مذکور از جنس سنگ های ماسه ای قرمز(سنگ رسوبی) و سنگ اندزیت(سنگ آذرین بیرونی) است که هر دو به راحتی در دسترس هستند. ولی در مستند بیگانگان باستانی از شبکه هیستوری، تاکید می شود که جنس سنگ ها از گرانیت و دئوریت (سنگ آذرین درونی) می باشد. علاوه بر این متوجه شدیم که حتی بعضی از تصاویری که به پوماپونکو نسبت داده می شود، تصاویر پوما پونکو نیست، بلکه متعلق به سایر ابنیه باستانی است و یا تصاویر ویرایشی هستند. به عکس های زیر توجه نمایید:

 

در این تصاویر اگر به دقت نگاه کنید متوجه می شوید سنگ ها نه از جنس گرانیت هستند و نه از جنس دئوریت. سنگ منفرد در تصویر اول و دوم و تکنولوژی به کار رفته در آن نه تنها هیچ تجانس و شباهتی با کلیت سنگ های سایت ندارد بلکه با توجه به تصویر چهارم و پنجم مشخص است که این قطعه متعلق به پوما پونکو نیست. اثری از فرسایش طبیعی بر روی این سنگ ها دیده نمی شود. اما اگر تصاویری که بخشی از سایت پوماپونکو را نشان می دهد، ببینید، بلا استثنا آثار فرسایش را بر روی کلیه سنگ ها می توان مشاهده نمود. حتی نوع فرسایش ها ثابت می کند که عمده سنگ مورد استفاده در ساخت پوماپونکا سنگ ماسه ای است.

 

در خصوص سنگ های دروپا (Dropa)، دانیکن معتقد است که جنس سنگ ها از گرانیت می باشد ولی تا کنون هیچ یک از سنگ های دروپا مشاهده نشده است و بررسی ها نشان داد که سنگ های دروپا وجود خارجی ندارند.

به نظرمی رسد سنگ گرانیت و دئوریت بیش از این که مورد علاقه نژاد های فضایی بوده باشد مورد علاقه دانیکن و شاگردانش می باشد!!

سنگ های ایکا نیز از جنس اندزیت بودند. کرمو و تامپسون در خصوص گوی های کلرکزدراپ مدعی بودند که گوی های مذکور فلزی هستند و در دو نوع یافت شده اند: فلزی جامد آبی فام با رگه هایی سفید رنگ و نمونه دیگری میان تهی که با ماده اسفنجی سفید پر شده است. در ادامه هینریش طی تحقیقاتش تا سال 2008 به این نتیجه رسید که گوی فلزی آبی فام به هیچ وجه وجود ندارد و جنس گوی های یافته شده در آفریقای جنوبی از جنس پیریت و گوتیت (دو نمونه از کانی های آهن)هستند که این گوی گوتیت تا حدی با نمونه دوم گوی های گزارشی مطابقت دارد(موضوع گوی های شیاردار در دست بررسی است و به زودی ارائه می گردد).

اما طرفداران نظریه فضانوردان باستانی به بالا بردن کیفیت سنگ بناهای باستانی بسنده ننموده اند. در ادامه چند نمونه افراطی تر را بررسی می کنیم. دکتر محسن ایمانیان معتقد است، گونه فرازمینی که اهرام مصر را ساختند، هیچکدام از سنگ های موجود بر روی زمین را نپسندیدند، لذا خودشان دست به کار شدند. وی در کتاب اسرار فضانوردان باستانی در رابطه با جنس سنگ اهرام ثلاثه می گوید:

«نکته جالب دیگر در مورد اهرام جنس سنگ آنهاست. بد نیست بدانید که سنگی که اهرام با آن ساخته شده است، یک نوع بتون بوده و سنگ طبیعی نیست . . . از مجموع 2600 کتیبه کشف شده در شمال اسوان، 650 عدد آن در مورد چگونگی ساختن سنگ مصنوعی بود! بر این اساس دانش مربوط به آن را، خنوم خدای خالق مصر در عالم رویا به فرعون جوسر
آموخته است. این خواب باید خوابی عجیب بوده باشد، چون لیستی شامل 29 ماده معدنی و چندین ماده شیمیایی طبیعی و ملات هایی که در طبیعت به حالت آزاد وجود دارند، بوده است . . .

حال به نظر شما یک خدای خیالی در عالم خواب چگونه می تواند، چنین فرمول دقیقی به فرعون جوسر معرفی کند، فرمولی که بر اساس آن بتونی ساخته شد که هزاران سال دوام آورده است. آیا منطقی تر نیست اگر در نظر بگیریم که این فرمول توسط یک موجود بسیار پیشرفته مستقیماً به فرعون جوسر داده شده . . . »

سئوال من از آقای ایمانیان این است که چگونه درجه دکترا را اخذ نموده اند؟ آخر هنوز دکترا این قدر بی ارزش نشده که فردی بدون تبحر یافتن در روش علمی تحقیق بتواند به درجه دکترا نائل شود. چقدر ببینیم، سکوت کنیم و بگذریم؟ دستاورد چنین بی تفاوتی هایی از سوی متخصصین امر باعث شده تا باستان شناسان حاشیه ای با جسارت تمام در عرصه یکه تازی نمایند و هر چیزی که میل ایشان بکشد را مطابق میل خود تحریف و تفسیر نمایند. البته مشخص است که کتمان تاریخ چند هزار ساله بشری، پروژه ای موقتی بوده و در بلند مدت مزایای چندانی برای ابرقدرت های غرب در بر ندارد و گرنه که امثال دانیکن خود اکنون در ردیف بعل، زئوس، مردوک و . . . بودند. این تهمت نیست، همین تاریخ بارها و بارها ثابت نموده است. متاسفانه چیزی که وجود ندارد، چشم بیناست و گوش شنوا.

باید یاداوری کنم که در دنیا دو سیستم کلی جهت کسب علم و دانش وجود دارد: سیستم آموزش محور و سیستم پژوهش محور.

در سیستم آموزش محور، موضوع و منبع برای محصل آماده است و محصل را دانش آموز می نامند. اما در سیستم پژوهش محور حداکثر موضوع مشخص می باشد، اما بر عهده محصل است که خودش از منابع مختلف کسب علم و معرفت نماید. این شخص را دانشجو می نامند. بر دوران تحصیلی تا قبل از ورود به دانشگاه، سیستم آموزش محور حاکم است اما بر دانشگاه، علی الخصوص مقاطع عالی مانند دکترا سیستم پژوهش محور حاکمیت دارد. پس نکته کلیدی سیستم پژوهش محور در این نهفته است که به یک منبع، آن هم منبعی غیر قابل اعتماد بسنده نکنیم تا در نهایت متهم به شارلاتانی علمی نشویم. منبع اولیه مطالب فوق کتاب چشمان ابوالهول نوشته اریک فون دانیکن است.

در صورتی که از زاویه دید آقای ایمانیان به قضیه نگاه کنیم، به این استنتاج می رسیم: اگر قرار است که موجودات فضایی اهرام را ساخته باشند، لابد باید به گونه ای متفاوت از انسان زمینی کار کرده باشند، و گرنه فرق بین زمینی و فرازمینی در چه خواهد بود؟ البته فیلم بیگانگان باستانی نیز در بحث ساختن اهرام ثلاثه با چنان رویکردی جلو رفته است و معتقد است از موجود فضایی هر کاری بر می آید (به مقاله اهرام مصر- نظریه فضانوردان باستانی باطل است، رجوع شود). ان شاء الله، خواهیم دید که این دیدگاه به زودی با چالش اساسی روبه رو می شود و داغی بس بزرگ بر پیشانی این بیگانگان فضایی زده خواهد شد.

اما جناب آقای ایمانیان، در این صورت بهتر نبود که فرازمینی ها از درون سفینه خود در فضا، معادن الماس و طلای موجود در پوسته زمین را شناسایی کرده و با آن اهرام را می ساختند؟ حتی اگر الماس کم می آمد، از سایر سیارات وارد می کردند. باز هم کم می آمد، الماس مصنوعی تولید می کردند. کسی که به سفر بین سیاره ای دست می زند باید به لحاظ تکنولوژی چند ده برابر از ما جلوتر باشد. در این صورت ابهتشان هم عالم گیرتر می شد و حتی به قول خودتان، تلاشی که برای باز کردن پای نظریه فضانوردان باستانی به ایران نموده اید هم زودتر به نتیجه می رسید.

ولی همانطور که در مقاله اهرام مصر بررسی نمودیم جنس سنگ های اهرام مصر از سنگ های آهکی(سنگ های رسوبی) به همراه مقدار کمی سنگ گرانیت(سنگ آذرین درونی) بوده است. البته اگر مجالی فراهم شود، باید نظریات جدیدتری را در خصوص جنس اهرام مصر با شما درمیان بگذاریم.

در موضوع بنای سنگی ساکسی مون (saxoman) متعلق به قوم اینکا، سازندگان فیلم بیگانگان باستانی ادعا می کنند که سنگ های به کار رفته در ساخت بنا معمولی نیستند. بلکه سنگ های لازم برای ساخت بنا را از طریق ذوب نمودن سایر سنگ ها و ریختن در قالب های متفاوت ساخته اند! چیزی که برای چنین نظریه پردازانی به هیچ وجه اهمیت ندارد این است چرا موجودات بیگانه ای که تکنولوژی و حوصله انجام چنان کار عبثی را دارند، لااقل دیواری از جنس بهتری تهیه نکردند، چرا دیواری شیشه ای نساختند و . . .

نکته ی جالب دیگر موردی بود که در وبلاگ شخصی دکتر (!) ایمانیان برخورد کردیم.

همینجا هم جای دارد نکته ای به برخی مسئولان که در برخی صندلی ها نشسته اند یاد آوری شود ، آقایان مشکل تئوری خدایان باستانی ، نام خدایان نیست بلکه کلیه ی مواردی است که در این تئوری به آن استناد میشود .

الهی، جان ما را صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده و چشم ما را ضیای خود ده و ما را آن ده که ما را آن به و مگذار به که و مه.



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
زهرا در تاریخ : 1394/2/21/elifo - - گفته است :
: D


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
خوش آمدید... هر کهکشان میلیارد ها ستاره و سیاره دارد و در جهان میلیارد ها میلیارد کهکشان وجود دارد. بنابراین امکان وجود حیات در کرات دیگر بسیار زیاد است. اینکه فکر کنید ما در این جهان تنهاییم احمقانه است پس بیایید بگوییم ما تنها نیستیم...